11) پرستش یک خدا یا یک خدای دیگر؟
به محمد دستور میدهد که به ناباوران بگوید، شما چیزی را نمیپرستید که من میپرستم (سوره 109 آیه 3). هرچند سوره های دیگر در قرآن بطور مشخص اشاره میکند که آن ناباوران در واقع خدایی را پرستش میکنند که همان الله است.
پاسخ:در آیه ی 18 سوره ی یونس آمده:
وَیَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللّهِ مَا لاَ یَضُرُّهُمْ وَلاَ یَنفَعُهُمْ وَیَقُولُونَ هَـؤُلاء شُفَعَاؤُنَا عِندَ اللّهِ قُلْ أَتُنَبِّئُونَ اللّهَ بِمَا لاَ یَعْلَمُ فِی السَّمَاوَاتِ وَلاَ فِی الأَرْضِ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَی عَمَّا یُشْرِکُونَ
و غیر از خدا چیزهایی را می پرستند که نه زیان به آنان می رساند و نه سود و می گویند: اینان شفیعان ما هستند نزد الله بگو: آیا شما خدا را از چیزی باخبر می کنید که نه در آسمانها و نه در زمین از آن خبر ندارد؟ منزّه است او و برتر از آنچه (برای او) شریک قرار می دهند.
طبق این آیه و احادیث و روایاتی که از پیامبر وائمه آمده است مشرکان بت ها را می پرستیدند و آن ها را خدا می دانستند آن ها به الله اعتقاد داشتند و او را برتر از خدایان دیگر می دانستند ولی بت های دیگر را نیز شریک او قرار می دادند و آن ها را می پرستیدند تا نزد الله آن ها را شفاعت کند.
بنابراین اجداد اصلی این مشرکان الله را به عنوان خدای یکتا می پرستیدند ولی کم کم در نسل آن ها انحراف به وجود آمد و آنها بت ها را هم شریک الله کردند(درست همان انحرافی که در مسیحیت به وجود آمد) بنابراین مشرکان الله را گرچه قبول دارند اما او را پرستش نمی کنند و پرستش را فقط برای بت ها می دانند.
12) شفاعت کردن یا شفاعت نکردن، مسئله این است!
قرآن در مورد اینکه آیا در روز آخرت شفاعتی وجود خواهد داشت یا نه دچار تناقض میشود، در آیات (سوره 2 آیه 122-123، سوره 254 آیه 6-51، سوره 82 آیات 18-19 و…) میگویند شفاعتی وجود ندارد و آیات (سوره 53 آیه 26، سوره 43 آیه 86، سوره 34 آیه 23، سوره 20 آیه 109) و البته هر دو این پاسخ ها را میتوان با احادیث مختلف پشتیبانی کرد.
پاسخ:خداوند در آیاتی از قرآن به طور مستقیم گفتهکه شفاعتی وجود ندارد،اگر در این آیات و آیات قبل و بعد از آنان دقت کنیم می بینیم که این آیات در مورد یهودیان است که اعتقاد داشتند به دلیل فرزند پیامبر بودن و نسل برتر بودن در روز قیامت شفاعت می شوند و به جهنم نمی روند.
در آیاتی دیگر از قرآن شفاعت مخصوص خدا دانسته می شود و در آیاتی دیگر از شفاعت پیامبر هم صحبت می شود و باز در آیاتی دیگر شرایطی برای شفاعت شوندگان برشمرده می شود که در هیچ یک از این ها تناقضی نیست زیرا شفاعت برای خداست و به هر کسی از جمله پیامبر وائمه می دهد ولی آن کسی که شفاعت هم می شود باید مومن به خدا و روز قیامت باشد و ظالم هم نباشد.
13) الله و تخت او کجاست؟
الله از رگ گردن به انسان نزدیکتر است (سوره 50 آیه 16) و در عین حال او بر روی تختش نشسته است (سوره 57 آیه 4) تختی که روی آب بنا شده است (سوره 11 آیه 7) و در عین حال بقدری دور است که رسیدن به او بین 1000 و 50000 سال طول میکشد (سوره 32 آیه 5، سوره 70 آیه 4).
پاسخ:
در آیه ی 4 سوره ی حدید آمده است: اوست آن کس که آسمانها و زمین را در شش هنگام آفرید آن گاه بر عرش استیلا یافت. آنچه در زمین در آید و آنچه از آن برآید و آن چه در آن بالا رود ( همه را) می داند و هر کجا باشید او با شماست...
اول اینکه عرش به معنای تخت و استعاره از قدرت است و این استعاره در فارسی نیز رایج است.
دوم اینکه خدا در این آیه می گوید در هر جا که باشید با شماییم و این یعنی خدا همه جا هست.
در سوره ی هود آیه ی 7 آمده است:
وَهُوَ الُّذی خَلَقَ السَّماواتِ و الأَرضَ فی سِتَّةِ أَیّامٍ وَ کانَ عَرشُهُ عَلَی الماءِ
و اوست آن کس که آسمانها و زمین را در شش هنگام آفرید و عرش او بر آب بود.
همانطور که گفته شد تختی وجود ندارد بلکه تخت استعاره از قدرت است و اینکه قدرت خدا بر آب بود می تواند به این دلیل باشد که خداوند در قرآن گفته همه چیز را از آب آفرید و همه چیز را به وسیله ی آب زنده گردانده و شاید هم به این دلیل باشد که زمین در ابتدا مملوء از مواد مذاب مایع بوده است و اگر به عربی آشنایی داشته باشید می دانید که ماء در عربی گاه به مایعات غیر از آب هم اطلاق می شود.
فاصله ای هم که در شبهات قبل جواب داده شد مربوط به قیامت است و نه فاصله ی خدا و انسان.
توصیه می کنیم به خطبه ی یک نهج البلاغه هم مراجعه کنید در قسمتی از این خطبه آمده است:
وکسى که گوید: درچیست؟او رادرضمن چیزى درآورده، وآن که گفت:برفرازچیست؟آن را خالى از او تصورکرده.
با توجه به خطبه ی اول نهج البلاغه اگر بگوییم خدا در چیست به این معناست که او را در چیزی تصور کردیم و اگر بگییم بر بالای چیست یعنی جایی را خالی از او تصور کردیم،اگر بگوییم خدا در آسمان است به این معناست که او در زمین نیست و اگر بگوییم خدا در زمین است یعنی در آسمان نیست در حالی که خدا همه جا هست و با همه چیز هست ولی با هیچ چیز پیوستگی ندارد.
14) ریشه بیچارگی کجاست؟
آیا شر و مصیبت از طرف شیطان است (سوره 38 آیه 41) ؟ از خود ماست (سوره 4 آیه 79) ؟ یا از طرف الله (سوره 4 آیه 78) ؟
پاسخ: ریشه ی یک مشکل در اکثر مواقع به علل مختلف بر می گردد و در مورد بلا ها و مصیبت ها هم همینطور است، شیطان وسوسه کننده است و ما را به سمت بلا و مصیبت می کشاند و این ما هستیم که این مصیبت را می پذیریم و خود را به آن دچار می کنیم و در عین حال خدا قادر مطلق است و هیچ چیز بدون خواست او اتفاق نمی افتد خدا به ما و به شیطان قدرت و اختیار داده است پس منشاء همه کارهای ما اوست اما تصمیم گیرنده ماییم و مائیم که به سمت خطا می رویم و این شیطان است که ما را به سمت خطا و اشتباه و شر ومصیبت می کشاند.
15) رحمت الله چقدر است؟
الله رحمت را بر خود مقرر کرده است (سوره 6 آیه 12) هرچند بعضی از اشخاص را هرچند که میتواند هدایت نمیکند (سوره 6 آیه 35، سوره 14 آیه 4).
پاسخ:خدا در آیه ای از قرآن گفته که رحمت من همه چیز را فرا می گیرد و در آیه ای دیگر گفته که هر کس را که نخواهد هدایت نمی کند.
اینکه خدا کسی را که نمی خواهد هدایت نمی کند را از دو منظر می توان بررسی کرد،اول اینکه منظور از خواستن ، خواستن طرف مقابل باشد نه خواستن الله،یعنی اینکه خدا کسی را هدایت می کند که خودش هم طالب هدایت شدن باشد.
دوم اینکه خداوند در آیاتی دیگر از قرآن گفته است که چه کسانی را نمی خواهد هدایت کند.
خداوند کافران ستمکاران دروغگویان و امثال اینها را هدایت نمی کند.پس رحمت الهی همه چیز را فراگرفته است مگر اینکه کسی خودش خواستار این رحمت نباشد و با گناه آن را از خود دور کند.